حداقل این مسئله ای است که من همیشه قبل از انسانهای دیگر فکر می کردم . همیشه فکر می کردم با سهولت و آرامش کودکانم را اداره خواهم کرد، زیرا این همان کسی بود که میخواستم باشم. من همیشه با بچه ها عالی بودم ، اما همه ما می دانیم که وقتی بچه خود را داشته باشید شرایط متفاوت است ، درسی که من قطعاً آموختم وقتی بود که در سال دوم بچه دار شدن قرار گرفتم. ترس ، عصبانیت و اضطراب به احساسات روزمره من تبدیل شد و پایه ریز، شکستن من.
با تجربه مشخص میدانیم که این سه احساس قوی بسیاری از مادران را غافلگیر می کند و این طبیعی است. اکثر ما در خانه هایی بزرگ نشده ایم که به ما یاد بدهند چگونه هنگام عصبانیت ، احساس اضطراب یا ترس از چیزی از خود مراقبت کنیم و با صداقت رفتار کنیم.
ما فکر کردیم خوشحال، خوب و غمگین ، عصبانی و ترسیده بد میباشد. برای اجتناب از آنها هر کاری انجام دهید و در صورت بروز آنها سریع سعی بر جلوگیری کرده و از آنها دوری کنید. ایجاد یک کیت آماده سازی جامع برای چگونگی شناسایی و مدیریت این احساسات قوی در یافتن آرامش بیشتر در والدین ضروری است.
این نکات و ابزار می تواند به شما کمک کند که از طریق این احساسات با صداقت حرکت کنید و به جایی برسید که حتی چالش برانگیزترین موقعیت های فرزند پروری با هدف ، نیت ، اعتماد به نفس و آرامش عالی انجام می شود.
در بسیاری از مواقع ، هنگامی که احساس شدید عصبانیت ، اضطراب یا ترس ظاهر می شود ، بین محرک (رفتار نادرست) و عکس العمل خود فاصله صفر داریم. وقتی ما به این سرعت واکنش نشان می دهیم ، شانس خود را برای برنامه ریزی عمدی مراحل بعدی خود کاهش می دهیم.
هنگامی که چیزی شما را تحریک می کند ، به جوشیدن خون یا تمایل به فریاد زدن یا دندان های فشرده توجه کنید و فقط مکث کنید تا تمرین اتصال قلب را انجام دهید. دست خود را روی قلبتان بگذارید ، یک نفس عمیق بکشید و یک نیت سالم (برای آموزش ، مدل سازی ، تغییر مسیر) پیدا کنید ، سپس به موقعیت چالش برانگیزتان با آرامش کافی پاسخ دهید.
سعی کنید: کنجکاو شوید و سوال بپرسید. این بسیار آسان است که فکر کنیم می دانیم چه می گذرد ، اما اغلب ، بچه های ما اینجا هستند تا به همان اندازه که ما به آنها آموزش می دهیم به ما بیاموزند. وقتی ما به دنبال دلیل ناراحتی خود ، یا دلیل دعوای خواهر و برادر یا احساساتی هستیم که هنگام صحبت با یکدیگر احساس می کنیم ، ما قلب خود را برای کار با فرزندانمان باز می کنیم و بسیاری اوقات از آنچه یاد گرفته ایم بروز میدهیم.
با اطمینان از اینکه بچه های ما قصد ندارند ما را بدست آورند ، بلکه درعوض بدانند چگونه با این چیزی که ما زندگی می نامیم زندگی کنند ، ما را به این سو می برد که بخواهیم آنها را بفهمیم در حالی که فرض می کنیم مقاصد منفی آنها را می دانیم.
سعی کنید: تصور کنید که قرار گرفتن در جای آنها چگونه میباشد.
ما زمانی بچه بودیم و همه ما آن زمان ها را در زندگی تجربه کرده ایم که شما از داشتن یک برادر کوچک متنفر بوده اید ، یا از ریاضیات واقعاً خوشتان نیامده است ، یا واقعاً می خواهید هر شب با شام نوشابه بخورید.
اعمال عضلات همدلی باعث می شود که احساس کنید با بچه خود ارتباط برقرار کرده اید و معجزه ای که دارد قلب شما را نرم می کند و در عین حال به کودک شما کمک می کند تا درک کند (باعث می شود او بهتر گوش دهد و رفتار کند).
سعی کنید: با صدای بلند گفتن ، "احساس می کنم . احساسات ما باید احساس شوند ، اما از آنجایی که بسیاری از ما با این حقیقت بزرگ نشده ایم ، می توان به راحتی آنها را کنار گذاشت و به سمت اعمالی رفت که در هنگام عصبانیت ، اضطراب یا ترس باعث میشود احساس پشیمانی کنیم.
کاهش سرعت گفتن احساسات شما به مغز شما کمک می کند تا به خاطر بسپارید ، این یک احساس است و من در نحوه پردازش و مدیریت آن تسلط دارم. بیان احساسات خود با صدای بلند،به فرزندان شما نشان می دهد که هوش هیجانی سالم و مدیریت خوب چگونه به نظر می رسد.
سعی کنید: پس از بیان احساس خود ، از فرزندان یا همسرتان بخواهید آنچه را که لازم دارید.
وقتی عصبانی می شویم ، می توانیم با اعمالی مانند فریاد زدن ، کنترل یا اجبار ، احساس قدرت شبه ای ایجاد کنیم که بعداً احساس گناه و شرمندگی را در ما ایجاد می کند. ترکیب کلمات "من احساس می کنم ..." با "من می خواهم ..." به شما کمک می کند در همان زمان که احساس ناتوانی می کنید ، احساس قدرت کنید (که باعث می شود احساس بهتری داشته باشید).
درخواست آنچه شما می خواهید برای فرزندان شما نیز مهم است زیرا ما می خواهیم فرزندان ما بزرگ شوند تا بتوانند آنچه را که می خواهند بیان کنند به جای اینکه همیشه آنچه را که نمی خواهند به مردم بگویند.
سعی کنید: برای آرام شدن خود را دور کنید.
گیر افتادن در سبک زندگی شلوغ بسیار ساده است ، جایی که هر روز عجله دارید ، هر لحظه از هفته پر می شود و هر موقعیتی باید با عجله اداره شود. اما این مهم است که سرعت خود را کم کرده و در مورد نحوه ظاهر شدن خود فکر کنیم ، به ویژه در مواقع بروز چالش ها.
عجله در حل تعارض به خوبی کار نمی کند. هنگامی که ما در آرامش هستیم ، حل موثر مشکلات صورت می گیرد ، بنابراین مطمئن باشید شما و فرزندان خود یک شرایط آرام بخش ساخته اید تا هنگام احساس اضطراب ، ترس یا افزایش خشم از آن استفاده کنید. قدم به قدم بگذارید ، برخی از کارها را برای مراقبت از خود انجام دهید و سپس به وضعیتی برگردید که برای آن آماده باشید.
سعی کنید: دائماً سعی کنید به درون خود نگاه کنید و آنچه را که می خواهید تصور کنید ، حتی پس از شکست.
بسیاری از والدین هنگام استفاده از ابزارهای جدید و یادگیری آنها خیلی سریع جا میزنند. کودکان (مانند بزرگسالان) اغلب در انتقال به چیزهای جدید مشکل دارند. پس نباید که برای یادگیری جا خالی کرد.
برنامه جدید میتواند برای اولین بار مانند یک گوزن تازه زاییده شده باشد که راه رفتن با پاهای لرزان را یاد می گیرد. لغزش و افتادن بخشی از سفر است اما به این معنی نیست که جواب نمیدهد. انتظار آشفتگی داشته باشید ، آشفتگی را در آغوش بگیرید ، از بی نظمی درس بگیرید و به تلاش خود ادامه دهید.
سعی کنید: راه رفتن و استفاده از لمس محبت آمیز ، لبخند گرم و سکوت (یا یک کلمه حتی).
سکوت و کلمات کمتر می تواند در گوش دادن بچه ها به طرز باورنکردنی موثر باشد ، مخصوصاً اگر به بزرگسالی عادت کنند که هنگام عصبانیت فریاد می زند. بالا بردن صدای ما می تواند طاقت فرسا باشد ، بنابراین انرژی خود را ذخیره کنید و در عوض از آن برای راه رفتن و نگاه کردن به فرزند خود در چشمانش استفاده کنید و به آرامی او را روی شانه خود لمس کنید یا یک آغوش گرم داشته باشید.
ارتباطی که این فرآیند ایجاد می کند به شما کمک می کند تا با احساسات خود به حالتی نرمال برسید و در عین حال فرزندتان را به گوش دادن و همکاری بهتر ترغیب می کند.
غلبه بر خود در لحظات بی نظمی کامل به ما کمک نمی کند تا یاد بگیریم و رشد کنیم. وقتی چیزهای جدیدی را امتحان می کنید مانند:
- همدلی به جای غر زدن
- سکوت به جای فریاد زدن
- به جای واکنش نشان دادن
- به جای صدمه زدن دور شوید
- درخواست کمک به جای سکوت
شجاعت و موفقیت خود را تصدیق کنید و با دیگران به اشتراک بگذارید که چقدر به خودتان افتخار می کنید و چقدر تلاش میکنید تا حتی چیزهای جدیدی را با بچه ها ، احساسات و والدین خود امتحان کنید.
نوشتن هر شب در دفتر، راهی عالی برای این کار است ، یا حتی گفتن سه چیز در حالی که مسواک می زنید امروز به شما کمک می کند تا جلال خود را ببینید و به شما یادآوری می کند که حتی در زمان عصبانیت ، ترس و اضطراب ، شادی و رشد می تواند اینها وجود داشته باشد.
